گیوههای دستساز «اوسا حاجی» زیر چارسوی بازار ملایر
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۴۵۰۲۳
خبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی: انگار کن وردستش نشستی و گوشت پر شده از تق و توق و مشامت پر از شمه نخِ پنبه تر و تازه، گهگداری هم بوی چرم، بینیات را قلقک میدهد و چشمهایت با تاب دستانش بازی میخورد.
انگار کن دیوار به دیوار کهنهبازاری نشستی و سر بر خشت و گِل دور و دراز تاریخ گذاشتی و چشم دوختی به خط و خطوط عمیقِ ریشه دوانده در عمق چهرهاش، انگار کن انگشتان کج و معوجاش ردی از کار سختِ سخت دارد و هنوز هم بیمحابا همچون روزهای جوانی میرقصد و میآراید و میدوزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انگار کن دل به دل پرخاطرش دادی و سودای سفری به دورهای پررونق چارسو زیر طاق بلند و تویزهِ سرا و تیمچه داری و دم به دم شکوه امروز و یادگاری دیروز را سَر میکشی و همصحبتی را برمیگزینی.
انگار کن مابین رفت و آمدهای گهی تند و گهی خسته آدمیان دم و بازدمی کنار «اوسا حاجی» وقت میگذرانی و به کاسبیهای آن روزها سَرک میکشی و معتمد بازار ملایر را میشناسی.
اوسا حاجی؛ مردی قدیمی با حرفه قدیمی و روش و منشی باز هم قدیمی کنج چارسو بیخ حجرهای قدیمی جا خوش کرده و پل شده بین دیروز و امروز این دیار. اوسا حاجی، اوستای گیوهدوزی است که سایه به سایه درفش و مشته و سندان جوانی پیر کرده و عمر گذرانده.
اوستای بیتکرار گیوه دوزی
حالا وصف احوالات اوسا افتاده به دستان قلم تا با سفری در کلمات روزگار پیشین و پسین اوستای بیتکرار گیوهدوزی را به تماشا بنشینیم.
پلک اول سیر و سفر میشود پای چرتکه نشستن و به ۱۵ سالگی و اوساگری و گیوهکشی حاج «قربان رنجبر» رسیدن اما دورتر از آن میشود هفت سالگی و زنگ شاگردی و کار سخت.
شمار سن و سالش هم به مدد اعداد و ارقام سجلش ۸۶ است یعنی متولد سال ۱۳۱۶. هرچند اوسا به عدد و رقم سجل اعتبار نمیکند و میگوید: «آن وقتها شناسنامهها را کوچکتر میگرفتند که وقت سربازی تفنگت را ندزدند.»
اوسا حول و حوش ۸۰ سال پای بساط گیوهدوزی و گیوهکشی روزگار گذرانده ولی هنوز هم رو دست ندارد، اصلا با پاپوش و نخ و چرم سری از هم سوا دارد و گیوهدوزی چاشنی ایام اوست.
دلیلی که سال پشت سال، روز را به شبش دوخته و کوک زده و صبح علیالطلوع به عشق همین خرده زندگی و حجره جمع و جور راهی کوچه و بازار شده و جانانه با توکلی بر حضرت دوست دَر باز و زیر طاق بازار نفسی چاق کرده و بسمالله گفته.
اوسا حاجی، معتمدِ خوشاخلاق بازار سنتی، برند یکهتاز صنایع دستی و مرام و منش کهنه روزهای ملایر شده و گیوههای دستدوزش شهره عام و خاص است. شهرتی که تا آن ور آب هم رفته و گاه گاهی پیغام و پسغام میآید و سفارش، بعد پاپوش گیوهای اوسا سر از ینگه دنیا درمیآورد.
تا عمرداری گیوه بپوش
باز هم گفتنی هست و سیر و سفر ادامه دارد؛ پلک دوم میشود وقتی اوسا حاجی، گیوهدوزی را با مزد ۱۰ شاهی شروع کرد همان وقتهایی که گیوههای دستساز ۱۰، ۱۵ قران بود و کشاورزان و دامداران و بزرگان بازار مشتری پر و پا قرصش بودند.
اوسا پیوند شاهی و قران و تومان و ریال میشود و میگوید: «بعد از ۱۵ قران؛ هر جفت گیوه به ۲۵ قران رسید، حتی ۳، ۴ تومان را هم به خود دید، کمکم بیشتر و بیشتر شد و خلاصه الان قیمت گیوه طبیعی و پرخاصیت به ۶۰۰، ۷۰۰ هزار تومان رسیده است.
خب جنس گران شده و کار گران از آب در میآید و رونق قبل هم نیست؛ بالاخره جوونای دیروز بیشتر گیوه میپوشیدند اما جوونای این روزها تیتیش مامانی شدند و دل به گیوه و پاپوش نمیبندند و سراغ کفشهای خارجکی میروند.
ولی گیوه، طبیعی و عمری است، یکبار که بخری و بپوشی یک عمر برایت کار میکند، اصلا جوری میسازیم که تا عمر داری گیوه بپوشی.»
حاج قربان گیوه میدوزد و میپوشد و دلش پابند این صنعت دیرینه است، حالا اگر مثل قبل هم مشتری نباشد، باز کنج چارسو، بازار سِی میکند و سرش به نخ، درفش، سندان و زیره و رویه گرم است.
هنوز هم اوسا حاجی دو، سه روزه یک جفت پاپوش دستدوز اعلا به ثمر مینشاند و روانه پاهای این و آن میکند؛ هنوز هم دل بسته پاپوش سنتی است و کفشهای دیگر را قبول ندارد.
هنوز کتاب قطور سالهای کار و تلاش را از بر است و سن و سال و سالخوردگی از پس خاطرات پیرمرد گیوه دوز برنمیآید. کتاب میخواهد برای نوشتن و گوش فلک برای شنیدنش، تا جایی که حاج قربان با ابروهای یکدست سفید و موجدار و گره کردهاش میگوید: «کتاب بیار تا اسم و رسم اوساهای گیوهدوز را بگویم و تو بنویسی؛ اوسا حسن، اوسا شمسالله، اوسا شایگان، وجیه چهارمحالی و اوسا....! گفتم که باید کتاب بیاوری.»
کرکره تا ابد بالای وجدان
پلک سوم، روش و منش حاج قربان است که خودش دنیایی راز دارد و حرف نگفته؛ منشی که کوچک و بزرگ و ادا و اصول نمیشناسند، صبح به صبح کرکره وجدان و رفتار محترمانه بازار را بالا میزند و از سر گذر تا ته بازار را مهمان سلام و احوالپرسیاش میکند.
کاری ندارد با پیر و جوان، مسلمانی به جا میآورد و مرام نیک مردان خدا را در طبق اخلاص میگذارد؛ حاجی کهنهکار است و آشنا به رسوم حجرهداری و بازاری بودن.
اما درس دیگر اوسا ادای نماز اول وقت است، کرکره حجره حاج قربان با اذان ظهر و مغرب پایین میرود و مسجد بازار نماز به نماز قُرق دلش میشود انگار که حاجی با عطر گلاب و صلوات وضو میسازد و به گیوهها و مشتریهای گیوهها تلنگر نماز اول وقت میزند.
قرضالحسنه و فروش نسیه هم از اوجب واجبات است؛ مردمداری و اخلاق نیکو و معاشرت که دیگر هیچ تمامِ حاج قربان است آخر از خصیصههای بیبرو و برگرد بازاری بودن همینهاست.
از آن بازاریهایی که به بازار و حجره و دخل و خرج معنا دادند و رسوم به جا آوردند و تکه کلامشان سر چشمم است.
گیوههای دست دوزی که دل میبرند
پلک آخر؛ به قول حاجی «دکون» کوچک و پرصفای اوست، دکونی جمع و جور و نقلی تا جایی که نیمی از بساط قالب گیریاش در خانه است و همانجا قالب میگیرد. خانه، کارگاه حاج قربان شده اما دلش به دکون و رزق بخور و نمیرش خیلی خوش است.
آنقدری که گوشش به حرف و حدیث بازنشستگی و خانهنشینی بدهکار نیست و با خنده میگوید: «تا جان داری باید کار کنی، جوهر مرد به کار کردن است؛ خانه بمانم چه کنم؟ این دکون هم رزق میدهد و هم دلبسته به آنم به گمانم اسیر گیوهدوزی شدم.
وقتهایی هم که مشتری نباشد، بازار سِی و یاد قدیم و ندیم میکنم؛ البته همه چیز توفیر دارد با دیروز، کار جدید و فرم جدید به راه شده ولی ما قدیمی ماندیم آخه قدیمها همه چیز قشنگتر بود و برکتها حسابیتر.»
دکون حاج قربان رنجبر، پیر بازار سنتی ملایر آراسته به گیوههای زنانه و مردانه، حتی بچگانه است که دیوار دکون را یکدست کرده و با سلیقه آنچنانی اوسا چیده شده است.
پهلو به پهلوی گیوهها هزار و یک جور اسباب و وسایل هم هست، به اضافه یک چهارپایه فرسوده و رنگ و رو رفته که حاجی روی آن تکیه میزند و با پیشبند چندین و چند ساله ابزار به دست کار میکند.
حاج قربان گیوهدوز، جزو معدود کسبه کهنه کار این بازار سنتی است که هم گیوههای دستدوزش دل میبرد و هم رفتار بازاریاش. اوسا یک دل نه صد دل در گرو این صنعت دارد اصلا هنر گیوهدوزی به نام او خورده است.
اگر جمله کوتاه کنیم باید بگوییم از خم راستههای سنتی که بگذرید به بازار مهرعلیخان میرسید درست روبروی بازار کفاشان نبش راسته سر خم گذر حجره اوسا حاجی و گیوههای قد و نیم قدش را میبینید، به نظرم سیر و سفر در بازار سنتی و همصحبتی با حاج قربان و سِی کردن گیوههای دست سازش را از دست ندهید.
پایان پیام/89033/
منبع: فارس
کلیدواژه: بازار سنتی بازار ملایر صنایع دستی قربان رنجبر گیوه دوزی گیوه های دست بازار سنتی حاج قربان گیوه دوزی گیوه ها بازار س دست دوز هنوز هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۴۵۰۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افتتاح دو پروژه راه آهن ملایر کرمانشاه و پایان بازسازی مناطق زلزلهزده
محمدطیب صحرایی، استاندار کرمانشاه در اولین جلسه انجمن کتابخانههای عمومی استان در سال جاری، کتابخانهها را نیاز ضروری برای داشتن یک جامعه زنده و پویا عنوان کرد و گفت : از هیچ تلاشی برای توسعه کتابخانهها دریغ نمیکنیم.
وی با اشاره به شرایط اقتصادی کشور و استان گفت: قطعا ساخت کتابخانه یک اولویت ضروری است، اما در شرایط فعلی وقتی در کنار سایر اولویتهای دیگر قرار میگیرد شاید نتوانیم آنطور که باید به آن اعتبار اختصاص دهیم.
استاندار کرمانشاه با انتقاد از عملکرد دولت قبل در افتتاح نمایشی پروژهها، گفت: متاسفانه اقداماتی در سالهای گذشته صورت گرفته که بار مالی آن در حال حاضر به استان تحمیل میشود و همین امر موجب شده مجبور شویم این کارهای برزمین مانده و مهم را اولویت قرار دهیم.
صحرایی گفت: بطور مثال در گذشته جشن «پایان بازسازی مناطق زلزله زده» را برگزار کردند، درحالیکه کلی پروژه نیمه کاره از زلزله باقی مانده بود. برپایی این جشن مقارن شد با حذف ردیف اعتباری بازسازی مناطق زلزله استان در بودجه کشور و همین امر موجب شده نتوانیم برای ادامه بازسازی اعتبار بگیریم.
صحرایی گفت: بر اساس برآورد صورت گرفته برای تکمیل ساختمانهای دولتی نیمه کاره در این مناطق حداقل به ۲۷۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم و این درحالیست که دستمان در این شرایط به جایی بند نیست.
استاندار کرمانشاه گفت: اقدام دیگر بحث تاخیر در بازسازی فرودگاه کرمانشاه بود. فرودگاهی که میتوانست با ۸۰ میلیارد تومان بازسازی شود و محلی برای تردد مردم، گردشگران و تجار شود، به دلایل سیاسی و انتخاباتی، انجام کار را به تاخیر انداخته و یک باند مچاله شده برایمان به جا گذاشتند که با وجود اینکه تاکنون دهها میلیارد تومان خرج آن کرده ایم، اما هنوز کار آن تمام نشده و بازهم اعتبار میخواهد.
صحرایی به راه آهن ملایر-کرمانشاه هم اشاره و تصریح کرد: این پروژه هم درحالی افتتاح شد که کلی نواقص در خط آن وجود داشت و قطار به دلیل جوش کاریهای نهایی که انجام نشده نمیتواند در برخی قسمتهای مسیر با سرعت بیشتر از ۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند و برای رفع این نواقص حداقل هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم.
استاندار کرمانشاه گفت: در این شرایط مجبور به اولویت بندی هستیم تا پروژههای ضروری را به سرانجام برسانیم، اما این به معنی نیست که کتابخانهها را رها کنیم.
وی با اشاره به سفر دور دوم هیات دولت به استان، گفت: باید برای این سفر آماده شویم و به نظر میرسد یکی از پروژههای قابل طرح در این سفر، پروژه کتابخانه مرکزی کرمانشاه باشد.
صحرایی از مسئولین نهاد کتابخانههای استان خواست تا پروژه کتابخانههای نیمه کاره در مناطق زلزلهزده را هم در اولویتهای بعدی برای طرح در این سفر قرار دهد.
استاندار کرمانشاه با تاکید بر لزوم پیگیری یک رویکرد ترکیبی در حوزه کتاب و کتابخوانی، گفت: در این رویکرد ترکیبی هم باید به مباحث فیزیکی و عمرانی در حوزه کتاب و کتابخوانی توجه شود و هم به مسائل نرم افزاری این حوزه پرداخت شود.
صحرایی گفت: در رویکرد ترکیبی، بخشی از کار پیگیری پروژههای عمرانی حوزه کتابخانه هاست. در این بخش میتوان از ظرفیت سایر مراکز هم استفاده کرد، بطور مثال میتوان در مناطق زلزله زده از ظرفیت مساجد در حوزه کتاب و کتابخوانی بهره گرفت.
استاندار کرمانشاه گفت: بخش دیگر کار در این حوزه باید در زمینه ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی متمرکز شود. نباید معطل تکمیل زیرساختها باشیم و بعد از آن سراغ ترویج فرهنگ کتابخوانی برویم. باید از همین حالا اقدام کنیم و اگر تعداد مراجعان کتابخانهها افزایش یابد قطعا مسیر برای ساخت کتابخانههای بیشتر هموار میشود.
صحرایی گفت: در این مسیر باید در و دیوار شهر هم فرهنگ کتابخوانی را تبلیغ کند و نیاز است که در این زمینه نهاد کتابخانهها با شهرداریها همکاری ویژهای داشته باشد.
وی افزود: علاوه بر این اقدامات باید رویدادها و مسابقات خاص در حوزه کتاب و کتابخوانی توسعه یابد. همچنین باید چندین کتاب خاص بطور شاخص و از طرق مختلف در طول سال در سطح جامعه معرفی شوند .
باشگاه خبرنگاران جوان کرمانشاه کرمانشاه